زاهدان سلامت

زاهدان سلامت

النظافة من الإيمان

دانشگاه علوم پزشكي تهران

دانشكده پزشكي

دفتر توسعه آموزش

 

 

 

 

 

 

 

 

راهنماي تدوين

اهداف آموزشي

 

 

 

تهيه و تنظيم

دكتر مهشيد تاج، دكتر عظيم ميرزازاده

 

 

 

خرداد ماه 1385


اهداف آموزشي

 

مقدمه:

آموزش فرايندي است كه هدف اصلي آن ايجاد تغيير در فرد آموزش گيرنده است. تغيير مي‌تواند در هر يك از سه دامنه دانش (Knowledge) ، مهارت علمي (Psychology) و نگرش (attitude) ايجاد شود. براي ايجاد اين تغييرات در فرد آموزش گيرنده لازم است كه يك برنامه آموزشي مدون و منسجم تدوين گردد و چون طراحي يك برنامه بدون تعيين دقيق اهداف آن ممكن نيست، تدوين اهداف آموزشي از اهميت بسياري برخوردار است.

بهتر است پيش از ورود به بحث آموزشي خاطر نشان كنيم كه شيوه آموزش قرن‌ها بدون تغيير بوده و با اين كه نيازهاي جامعه اكنون با توجه به دگرگوني‌هاي سريع در كشورها در حال تغيير است، متأسفانه آموزش كاركنان پزشكي و بهداشتي تغيير اندكي داشته و فرم سنتي خود را حفظ كرده است. چيزي كه امروز مورد نياز مي‌باشد اطمينان از متناسب بودن برنامه‌هاي آموزشي است. شكي نيست كه ديگر نمي‌توان از مدل‌هاي قديمي يا در كشورهاي در حال توسعه، از جمله ما، از مدلهاي خارجي الگوبرداري كرد. بايد سيستم آموزشي هر كشور در تمام سطوح بازنگري شده و به سمتي پيش رود كه هماهنگ با ساختار و تأمين كننده نيازهاي آن كشور باشد. در اين راستا هيچ سيستم آموزشي نمي‌تواند مفيد باشد. مگر آنكه اهداف آن به وضوح تعريف شود. زيرا اعضاي گروه بهداشتي و پزشكي بايد مبتني بر اهداف از پيش تعيين شده براي انجام وظايفي كه بر عهده دارد آموزش ببيند. بنابراين به جاي آنكه آموزش نتيجه جمع‌آوري اطلاعات غيرانتخابي باشد بايد به صورت انتخابي و با تعيين اهداف قابل دستيابي هدف‌مند شود تا اگر هدف در طي زمان تغيير يابد برنامه نيز با توجه به آن اصلاح گردد در نهايت بايد به خاطر داشت كه هر چند اهداف آموزشي زيربناي هر برنامه‌ريزي آموزشي محسوب مي‌شود، ولي براي تعيين آنها  توجه به نيازهاي جامعه و امكانات موجود مثل نيروي انساني و منابع ضروري است.

 

اهميت

اهميت اهداف آموزشي را مي‌توان در موارد زير خلاصه كرد:

·        كمك و هدايت در انتخاب محتواي آموزشي برنامه و تعيين اولويت‌هاي نسبي اجراي مختلف آن.

·        كمك به انتخاب روش‌هاي آموزشي مناسب.

·        مشخص كردن انتظاراتي كه در پايان دوره از آموزش گيرندگان وجود دارد.

·        كمك به انتخاب روش‌هاي ارزيابي مناسب.

·        فراهم كردن امكان برقراري ارتباط با سايران، شامل آموزش گيرندگان، اعضاي هيأت علمي، مديران برنامه‌هاي دستياري، مديران گروه‌ها و مسؤولان پذيرش دستيار، در مورد برنامه آموزشي.

 

سطوح اهداف آموزشي

اهداف آموزشي را در سه سطح مي‌توان نوشت: كلي، بينابيني و اختصاصي

اهداف آموزشي كلي (general objectives) منظور كلي برنامه آموزشي را بيان مي‌كند و مي‌توان از آنها به عنوان شاخصي براي قضاوت در مورد كل برنامه آموزشي استفاده نمود. با اين تعريف از اهداف كلي مي‌توان انتظار داشت كه نكات مشتركي در كليه برنامه‌هاي آموزشي رشته پزشكي وجود داشته باشد. براي مثال بديهي است كه همه پزشكان، پرستاران و دندان‌پزشكان وظايف مشابهي در درمان، پيشگيري و آموزش بهداشت به عموم مردم داشته باشند. اما بعد از آن كه جزئيات بيشتري در اين اهداف گنجانده مي‌شود، يعني زماني كه اهداف بينابيني و اختصاصي شكل مي‌گيرند، تفاوت در اهداف برنامه‌هاي مختلف مشخص مي‌شود. اين تفاوت‌ها به علت اختلاف در محتوا و ساختار برنامه‌هاي آموزشي مي‌باشد؛ و اين خود ناشي از تفاوت در نيازهاي جوامع و كشورهاي مختلف است.

در سطح بعدي اهداف بينابيني (intermediate objectives) قرار دارد كه با شكستن هر هدف كلي به اجزاي كوچكتر بدست مي‌آيد. اين اجزا فعاليت‌هاي تخصصي هستند كه به نوبه خود قابل تقسيم شدن به اجزاي اختصاصي‌تري به نام اهداف اختصاصي هستند. به عبارت ديگر مي‌توان گفت تمام اهدافي كه نه كلي و نه اختصاصي هستند در سطح بينابيني مي‌گنجند. با توجه به اين توضيحات مشخص مي‌شود كه مي‌توان براي هر هدف كلي اهداف بينابيني متعدد و در سطوح مختلف تدوين كرد.

بر خلاف اهداف كلي كه جامع و همگاني هستند، اهداف بينابيني نيازهاي بهداشتي و پزشكي را در يك جمعيت در محدوده‌هاي مشخص معين مي‌كند. بنابراين مثلا با توجه به اختلاف در اپيدميولوژي بيماري‌هاي عفوني در كشورهاي مختلف، تعيين نيازها و اهداف براي پيشگيري از اين گونه بيماري‌ها متفاوت خواهد بود.

در آخرين سطح از اهداف آموزشي، اهداف اختصاصي (Specific objectives) قرار دارند. بسط و اولويت‌بندي اهداف اختصاصي قابل اندازه‌گيري (Specific measurable objectives) مفهوم محتواي برنامه آموزشي را روشن مي‌كند و راهنماي انتخاب روش‌هاي آموزشي و ارزيابي مناسب است.

اهداف اختصاصي بايد وظيفه هر فرد را با توجه به فعاليت‌هاي تعريف شده و اهداف بينابيني دقيقا مشخص كنند.

در نوشتن اهداف اختصاصي قابل اندازه‌گيري (بر خلاف اهداف كلي) قويا توصيه مي‌شود از كلمه‌ها و عبارتهايي استفاده شود كه داراي تعابير محدودي است (مثل فهرست كند يا شرح دهد) و از به‌كارگيري كلماتي كه داراي معاني متعددي هستند (مثل بداند يا قادر باشد) پرهيز شود.

جدول شماره (1) فهرستي از كلمات با دقت بيشتر و كمتر را براي استفاده در نوشتن اهداف نشان مي‌دهد در نهايت لازم است افرادي كه در تهيه برنامه آموزشي شركت نداشته‌اند اهداف نوشته شده را مورد بازبيني قرار دهند تا اطمينان حاصل شود كه نويسندگان توانسته‌اند به درستي منظور خود را در اين اهداف بيان كنند. چند مثال از اهداف نوشته شده ضعيف و مناسب در جدول شماره (2) نشان داده شده است.

نحوه نوشتن اهداف اختصاصي با توجه به شرايط گفته شده بعداً شرح داده خواهد شد. در صفحات بعدي مثال‌هايي از سطوح مختلف هدف آمده است.

در آخر بايد ذكر شود كه در بعضي منابع اهداف به دو سطح كلي و اختصاصي تقسيم شده‌اند و واژه goal به جاي هدف كلي و objective به جاي هدف اختصاصي به كار رفته است در اين مبحث واژه هدف معادل objective گذاشته شده كه در قسمت سطوح اهداف با كلمات general ,intermediate & specific به معني كلي، ‌بينابيني و اختصاصي تعريف شده است.

 


تدوين اهداف اختصاصي

تدوين اهداف آموزشي مهارتي است كه ارزش و اهميت آن به خوبي شناخته نشده است. با وجود اهميتي كه اهداف آموزشي در شرح و تعيين اهداف يك برنامه آموزشي دارند آموزش گيرندگان، آموزش دهندگان و طراحان برنامه آموزشي در برخورد با آن دچار مشكل بسياري مي‌شوند.

كليد نوشتن اهداف آموزشي مفيد آن است كه آنها را اختصاصي و قابل اندازه‌گيري كنيم. چنين اهدافي بايد داراي پنج بخش اساسي باشند:

چه كسي

 

در چه زماني

 

چه كاري را

 

چقدر (چگونه)

 

انجام خواهد داد.

 

دستيار

 

در پايان دوره دستياري

 

اندازه‌گيري قند خون

با گلوكومتر را

در 90 درصد موارد

(با استفاده از راهنما)

انجام خواهد داد.

 

 

انواع اهداف

در طرح‌ريزي يك برنامه آموزشي بايد به انواع مختلف اهداف آموزشي توجه داشته باشيم انواع هدف شامل اهداف مربوط به توانايي‌ها و قابليت‌هاي كسب شده توسط آموزش گيرنده، اهداف مربوط به توانايي‌ها و قابليت‌هاي كسب شده توسط آموزش گيرنده، اهداف مربوط به فرايند آموزش و اهداف مربوط به پيامدهاي برنامه آموزشي و سيستم مراقبت‌هاي پزشكي مي‌باشند. هر يك از اين اهداف را مي‌توان براي فرد آموزش گيرنده، مجموع آموزش گيرندگان، و يا برنامه آموزشي تدوين شود. در جدول شماره (3) مثال‌هايي از اهداف آموزشي براي يك برنامه آموزشي ترك سيگار آمده است.

 

·        اهداف آموزشي آموزش گيرنده

اهداف آموزشي آموزش گيرنده شامل اهداف مرتبط با يادگيري در حيطه شناختي (cognitive)، عاطفي (affective) و سايكوموتور (psychomotor) است. اهداف آموزش گيرنده كه مربوط به حيطه شناختي آموزش است. اغلب اهداف دانشي (knowledge) ناميده مي‌شود. اگرچه واژه اخير تأكيد بيشتري بر دانستن اصول و واقعيت‌هاي علمي دارد، ولي اهداف شناختي علاوه بر سطوح ساده‌اي مانند آگاهي از اصول و واقعيت‌هاي علمي، سطوح عالي شناختي مانند حل مسأله و تصميم‌گيري‌هاي باليني را نيز در بر مي‌گيرد.

مثال ـ هدف شناختي: در انتهاي برنامه آموزشي بيماري‌هاي اعصاب، آموزش‌ گيرنده بايد بتواند روش مقرون به صرفه براي ارزيابي و اداره اوليه بيماران مبتلا به دمانس را (روشي كه شامل حداقل 6 مورد از 8 مورد ذكر شده در دست نامه (handout) باشد) به صورت مشروح بنويسد.

اهداف آموزش گيرنده در حيطه عاطفي معمولا به عنوان اهداف نگرشي ذكر مي‌شود. اين اهداف به نگرش‌هاي خاص، ارزش‌ها، عقايد، سوداگرايي‌ها، احساسات يا انتظاراتي كه بر روند فراگيري يا عملكرد تأثير مي‌گذارند، اشاره دارد. توضيح و سنجش اهداف عاطفي معمولا بسيار دشوارتر از اهداف شناختي است. بنابراين، اگر چه اين اهداف در بيشتر برنامه‌هاي آموزشي براي دانشجويان پزشكي، پزشكان و ساير تهيه كنندگان برنامه مشخص است، اما بسياري از افراد نمي‌توانند به راحتي آنها را با واژه‌هاي واضح و روشن بنويسند. با توجه به اهميت و جايگاهي كه مسائل مربوط به محيط عاطفي در برنامه آموزشي دارند، لازم است طراحان برنامه آموزشي اهدافي را در اين حيطه مشخص كنند. حتي اگر نتوان به‌طور عيني ميزان دستيابي به اين اهداف را سنجيد، آنها مي‌توانند به تعيين جهت‌گيري‌هاي آموزشي كمك كنند.

مثال ـ هدف عاطفي: در انتهاي برنامه آموزشي HIV، تمام دستياران مي‌توانند نگرش و عقايد خود را در مورد بيماران HIV كه معتاد هستند مشخص كنند و با همكاران و استادان خود در مورد تأثير آن بر اداره چنين بيماراني بحث نمايند.

اهداف آموزش گيرنده در حيطه سايكوموتور آموزش اغلب به عنوان مهارت (Skill) با اهداف رفتاري (behavioral objectives) ناميده مي‌شود. اين اهداف بر وظايف خاص سايكوموتور با اعمالي دلالت مي‌كند كه در آنها حركت دست و بدن، بينايي، شنوايي، گفتار يا لمس دخالت دارد. گرفتن تاريخچه ارتباط بين فردي، معاينه فيزيكي، ثبت اطلاعات، مهارتهاي عملي و آموزش بيمار در اين حيطه مي‌گنجد. در نوشتن اهداف مرتبط با مهارت‌هاي سايكوموتور بهتر است مشخص شود آيا از آموزش گيرندگان فقط انتظار مي‌رود كه به توانايي انجام يك مهارت دست يابند (هدف مهارتي يا توانشي)* يا انتظار مي‌رود مهارت مورد نظر را در رفتار معمول خود وارد كنند (هدف رفتاري يا كنشي). در هر صورت چه مهارت سايكومكوتور به عنوان هدف توانشي و چه به عنوان هدف كنشي نوشته شود، نقش مهمي در انتخاب روش‌هاي آموزشي و ارزيابي دارد.

مثال ـ هدف مهارتي يا توانشي: در انتهاي برنامه آموزشي تمام دانشجويان پزشكي بايد بتوانند ميزان مصرف الكل را در يك بيمار واقعي و بدلي (simulated) با استفاده از پرسشنامه استاندارد، تعيين كنند. (دستيابي به اين مهارت يا هدف توانشي مي‌تواند با نظارت مستقيم آموزش دهنده يا با نوار ويديويي سنجيده شود).

مثال ـ هدف رفتاري يا كنشي: تمام دانشجوياني كه برنامه آموزشي را به اتمام رسانده‌اند، به طور معمول 80% موارد از پرسشنامه استاندارد براي بدست آوردن ميزان مصرف الكل توسط بيمار خود استفاده خواهند كرد (دستيابي به اين هدف رفتاري يا كنشي را مي‌توان با بررسي يك نمونه تصادفي از شرح حالي كه دانشجو در طي دوره آموزش عملي از بيماران جديد خود تهيه مي‌كند، سنجيد).

بايد به خاطر داشت يك هدف آموزشي اغلب شامل اجزايي از چند حيطه است. اما اگر هدف واضح نوشته شده باشد طبقه‌بندي آن اهميت چنداني ندارد.

مثال ـ هدف چند حيطه‌اي: در يك برنامه آموزشي در حيطه رواني ـ اجتماعي مراقبت پزشكي، يك هدف مي‌تواند اين باشد كه در پايان برنامه آموزشي هر دستيار پزشكي بتواند با استفاده از اشاره‌هاي غيرگفتاري، افسردگي را در بيماران خود تشخيص دهد.

در اين مثال تشخيص اشاره‌هاي غير گفتاري علاوه بر دانستن اين كه بايد به دنبال چه اشاره‌هاي غيرگفتاري بود (حيطه دانشي)، به مجموعه پيچيده‌اي از مهارت‌هاي مربوط به ارتباط متقابل پزشك و بيمار از جنبه‌هاي بينايي و شنوايي بستگي دارد (حيطه سايكوموتور) آگاهي از حيطه‌هاي مختلف اهداف آموزش گيرنده از آن جهت ارزشمند است كه فرد كمك مي‌كند تا جنبه‌هاي مختلفي را كه براي رسيدن به هدف آموزشي كلي وجود دارد تشخيص دهد و با توجه به آن اهداف اختصاصي و راهبردهاي آموزشي مناسب را انتخاب نمايد.

 

اهداف فرايند (Process)

اين اهداف به فرايند برنامه ارتباط دارد. اهداف فرايند مي‌توانند بيان كننده انتظاراتي كه از ميزان و نحوه مشاركت آموزش گيرندگان در برنامه آموزشي وجود دارد و نيز واكنش آموزش گيرندگان با هيأت علمي به آن برنامه باشند.

 

مثال ـ اهداف فرايند فردي (individual)

هر دانشجوي پزشكي در دوره آموزش عملي ارتوپدي خود حداقل چهار روز در هفته و هر روز به مدت سه ساعت بيماران سرپايي را در درمانگاه بررسي و معاينه مي‌كند، حداقل 30 دقيقه در هر جلسه به بحث در مورد بيماران با استاد خود مي‌پردازد، حداقل در 90% از برنامه‌هاي آموزش تدريسي و كنفرانس‌هاي معرفي بيمار حضور مي‌يابد و به انتخاب خود بحثي در مورد يك موضوع باليني ارائه مي‌دهد.

مثال ـ اهداف فرايند برنامه (Program)

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: دكتر ايرج ضاربان ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , zareban.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com